شاید شما هم شنیده باشید که مثلا امروز شاخص کل بورس چند هزار واحد بالا رفت. اما پرتفوی شما منفی باشد. برایتان سوال میشود که شاخص کل بورس چیست و چرا با وجود بالارفتن شاخص کل، پرتفوی شما رشد نمیکند؟
شاخص کل بورس چیست؟
شاخص کل بورس چیست؟
شاخص کل بورس
شاخص کل بورس چیست؟ منظور از دستکاری شاخصسازها چیست؟ چرا زمانی که قسمت عمدهای از نقشه بازار قرمز است و سهام بیشتر شرکتها منفی است، شاخص کل مثبت میشود؟ برعکس این موضوع هم صادق هست، زمانی که بیشتر شرکتهای کوچک بازار مثبت هستند، شاخص کل منفی است. در این مطلب میخواهیم ببینیم که شاخص کل چیست و چگونه محاسبه میشود. قبلا در رابطه با این که شاخص چیست صحبت کردیم و گفتیم شاخص معیاری برای سنجش تغییرات یک مولفه نسبت به گذشته است.
مثلا شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی (CPI) معیاری برای اندازهگیری تغییرات قیمتی کالاها و خدمات مصرفی در ایران است. با استفاده از این شاخص تغییرات قدرت خرید پول و نرخ تورم در طی زمان سنجیده میشود. در بازار سرمایه هم چنین شاخصهایی وجود دارند که شاخص کل بورس یکی از آنها است.
شاخص کل بورس را از کجا ببینیم؟
سایتهای زیادی هستند که شاخص کل را به صورت لحظهای گزارش میکنند. اما تمام سایتها میتوانند خطا داشته باشند یا با تاخیر بهروزرسانی شوند. بهترین مرجع برای دیدن شاخص کل بورس سایت tse.ir است
شاخص کل بورس به چه دردی میخورد؟
شاخص کل بورس معیاری است که به ما نشان میدهد بازدهی کل بازار از گذشته تا الان به چه صورتی بوده و سرمایهگذاران در طی یک مدت زمان مشخص، بهطور میانگین نسبت به گذشته سود کردهاند یا ضرر. به شاخص کل، شاخص بازده نقدی و قیمت هم گفته میشود.
در واقع شاخص کل یک مقدار عددی است که دانستن آن به تنهایی به ما کمکی نمیکند و باید آن را با گذشته مقایسه کرد. برای این کار یک سال را بهعنوان سال پایه در نظر میگیرند و منبعد تغییرات را نسبت به آن سال پایه بیان میکنند.
در بورس اوراق بهادار ایران سال ۱۳۶۹ بهعنوان سال پایه انتخاب و رقم پایه ۱۰۰ درنظر گرفته شد. بعد از سال ۱۳۶۹ تغییرات را نسبت به همان عدد سال پایه نشان میدهند. شکل زیر تصویری از شاخص کل طی چند سال آخر است.
به شاخص کل به اختصار TEDPIX هم گفته میشود، که کوتاه شده عبارت Tehran Exchange Dividend Price IndeX است. این شاخص تغییرات قیمتی سهمها و توزیع سود نقدی تقسیمی (DPS) بین سهامداران شرکتها را بررسی میکند. به بیان دیگر شاخص کل، میانگین بازدهی سهام تمامی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار را نشان میدهد.
اما ممکن است گاهی ببینید که شاخص عدد مثبتی را نشان میدهد اما وقتی به نقشه کلی بازار نگاه میکنیم، میبینیم در آن روز بیشتر شرکتهای بازار وضعیتی مناسبی نداشته و با افت قیمت سهام مواجه شدند. اما دلیل این موضوع چیست؟
شاخص کل چطور حساب میشود؟
برای آگاهی از تغییرات شاخص میتوان سراغ سایت شرکت مدیریت فناوی بورس تهران رفت. تغییرات مقدار شاخص بهصورت خودکار بهطور مداوم روی سایت بروزرسانی میشود. برای محاسبه این مقدار به شرکتها وزن داده میشود. بیایید این موضوع را با یک مثال بررسی کنیم. سال کنکور را به یاد بیاورید. مثلا اگر کنکور رشته تجربی میدادید، اهمیت بعضی درسها بیشتر بود. مثلا زیستشناسی ضریب چهار داشت اما درسی مثل زمینشناسی ضریب کمتری (ضریب یک) داشت. منظور از ضریب همان درجه اهمیت یا وزن دروس بود.
در این مثال زیستشناسی چهار برابر زمینشناسی ارزش داشت. یعنی اگر شما زیستشناسی را خیلی خوب و زمینشناسی را منفی میزدید، تراز کل شما مثبت میشد. اما اگر زیستشناسی را منفی میزدید، حتی با پاسخ به تمامی سوالات زمینشناسی تراز کل شما پایینتر از حد معمول میشد. برای محاسبه شاخص کل هم از روشی مثل این استفاده میشود. شرکتهای بزرگتر تاثیر بیشتری بر شاخص دارند. یعنی مثل همان درس زیستشناسی با ضریب ۴ هستند در حالیکه شرکتهای کوچک نقش زمینشناسی را بازی میکند.یعنی اگر شرکتهای بزرگ مثبت باشند، احتمال این که شاخص مثبت و سهمهای کوچک بازار منفی باشند بسیار زیاد است. عکس این موضوع هم صادق است. برای محاسبه شاخص کل از فرمول زیر استفاده میشود.
فرمول محاسبه شاخص کل
همانطور که در فرمول هم مشخص است اندازه شرکت و تعداد سهام منتشره آن در محاسبه مقدار شاخص تاثیرگذار است. در مقدمه سوالی در رابطه با دستکاری سهمهای شاخصساز مطرح کردیم. فکر میکنم با بررسی فرمول شاخص کل فهمیدیم که منظور از سهمهای شاخصساز چیست. به سهام شرکتهای بزرگ که تاثیر زیادی بر مقدار شاخص میگذارند، سهام شاخصساز گفته میشود.
در بعضی مواقع میشنویم که میگویند شاخص دستکاری میشود. در زمانهایی که بازار وضعیت مناسبی ندارد و روندی نزولی در پیش گرفته، میبینیم که بازارگردانها و حقوقیها از سهام شرکتهای بزرگ حمایت میکنند تا از تاثیرات منفی آنها بر شاخص کل بکاهند. این کار میتواند اهداف متفاوتی داشته باشد. یکی از این اهداف جلوگیری از شکست حمایتهای مهم شاخص است. منطقه حمایت و مقاومت موضوع مهمی در تحلیل تکنیکال است.
گروهی معتقدند که بررسی وضعیت بازار و مقدار شاخص به این صورت درست نیست و باید برای همه سهمها وزن و ارزش یکسانی در نظر گرفت. برای حل این مشکل شاخص هموزن طراحی شد. در محاسبه مقدار این شاخص ضرایب تمامی شرکتها برابر درنظر گرفته میشود، در این رابطه صحبت خواهیم کرد.
آیا دستکاری شاخص خوب است؟
راستش را بخواهید، شاخصی که دستکاری نشود، ارزش زیادی ندارد. بیشتر شاخصها مثل S&P500 مدام در حال دستکاری شدن هستند. این شاخصها در عمل صندوقهایی هستند که سالانه تعداد جدیدی سهم به آنها اضافه و کم میشود. مردم نیز میتوانند این شاخصها را خرید و فروش کنند و از بازدهی کل بازار بهرهمند شوند.
شاخص کل بورس تهران بیشتر یک نماگر است که تغییرات روزانه قیمت را گزارش میکند. شما قادر نیستید روی شاخص سرمایهگذاری کنید و در سود و زیان آن شریک شوید.
اگر دستکاری به این معنا باشد، دستکاری شاخص کل خیلی خوب است.
اما اگر دستکاری به معنای حمایت از یک سهم بهخصوص یا تغییرات مدام در فرمول باشد تا در اخبار بگویند که شاخص بورس مثبت شد و سیگنال غلط به مردم بدهند، به هیچ عنوان پسندیده نیست.
شاخصهای دیگر بورس
- شاید فکر کنید که محاسبه ضریبدار شاخص، کار مناسبی نیست و میتواند گمراه کننده باشد.
- چند سهم بزرگ مثل فولاد، شستا و فارس اگر مثبت باشند شاخص هم مثبت میشود.
- در این صورت میتوانید به شاخص کل هموزن مراجعه کنید. در این شاخص تمامی سهمها مستقل از ارزش بازار شرکتها، ضریب مساوی دارند.
- همچنین هر صنعت شاخص مخصوص به خود را دارد. مثلا شاخص فلزات اساسی. با مقایسه این شاخصها با شاخص کل، میشود صنعت لیدر را شناسایی کرد.
- شاخص ۵۰ شرکت فعالتر، وضعیت سهمهایی را نشان میدهد که بیشترین معامله را داشتهاند. در روزهای منفی بازار، سهمی که بسته باشد یا چندان معامله نشود، اثری بر ندارد.
- شاخص ۳۰ شرکت بزرگ هم به تغییرات قیمت در بزرگترین شرکتها توجه دارد. مثلا اگر شاخص هموزن مثبت باشد و شاخص ۳۰ شرکت بزرگ منفی، میفهمیم که پول دارد به سمت شرکتهای کوچکتر میرود.
چه عاملی بر شاخص کل اثر میگذارد؟
بورس به یک آسانسور شبیه است که یک فنر در آن در حال نوسان است. شما میتوانید فنر را بالا و پایین بکشید، اما در نهایت توانایی این را ندارید که فنر را در فاصله زیادی جابجا کنید.اگر کسی دکمه آسانسور را بزند، چه فنر را پایین بکشید و چه به بالا هل دهید، فنر جابجایی بزرگتری را تجربه میکند.
اتفاقهای روزانه، شبیه به وارد کردن نیرو به این فنر هستند. این اتفاقها میتوانند شاخص کل را در یک دامنه مشخص بالا و پایین ببرند.
در این مثال، اقتصاد کلان شبیه به دکمه آسانسور است. برای مثال نرخ ارز به عنوان یکی از مهمترین شاخصههای اقتصاد کلان اثر زیادی بر بازار دارد. اگر نرخ ارز بالا برود، از یکسو هر برگه سهم به ریال گرانتر میشود تا ارزش دلاری آن ثابت بماند. اما از سوی دیگر محصولات شرکتها هم گرانتر میشود. پس توقع داریم که رشد سهام، بیشتر از رشد قیمت دلار باشد.
شاخص را درصدی بخوانیم یا عددی؟
این روزها در سایتهای خبری و یا رسانهها، اخباری از قبیل ریزش ۱۵,۰۰۰ واحدی شاخص و یا رشد ۲۰,۰۰۰ واحدی آن میشنویم. افراد زیادی ادعا میکنند که رشد هر روزه شاخص بازار تا این عدد بسیار زیاد بوده و به زودی این حباب خواهد ترکید. اما حقیقت چیست؟ آیا رشد ۱۰,۰۰۰ واحدی شاخص در این روزها، زیاد است؟
برای بررسی شاخص، بهتر است بهجای تغییرات عددی، به تغییرات درصدی آن توجه کرد. همین چند سال پیش که شاخص زیر ۱۰۰,۰۰۰ واحد بود، رشد ۳,۰۰۰ واحدی آن به طور روزانه، رشد خیلی زیادی محسوب میشد، یعنی شاخص در یک روز تقریبا حدود ۳% رشد کرده بود. اما الان که شاخص از ۵۰۰,۰۰۰ هزار واحد عبور کرده است، رشد ۳,۰۰۰ واحدی آن چندان زیاد نیست و تقریبا معادل ۰.۶% است.
بنابراین بهتر است برای تغییراتی که در شاخص اتفاق میافتد بهجای عدد از درصد استفاده کنیم. استفاده از درصد به ما کمک میکند تا میزان تغییرات شاخص را بهتر درک کنیم و مقایسه صحیحتری داشته باشیم.
کاربرد شاخصها
یکی از معیارهای سنجش عملکرد بازارهای مالی، شاخصها هستند. با استفاده از این شاخصها میتوانید جهت حرکت و میزان تغییرات قیمتها را تشخیص دهید. برای مثال میتوان فهمید که روند کلی حرکت بازار در آینده صعودی است و یا نزولی.
از مهمترین کاربرد شاخصها این است که میشود از آن بهعنوان مبنایی برای سنجش عملکرد پرتفوی (سبد سهام) خود استفاده کرد. به این صورت که سرمایهگذاران میتوانند بازده پرتفوی خود را با بازده شاخص مقایسه کنند و به نوعی عملکرد خود را در مدیریت سهمهایشان مورد ارزیابی قرار دهند.
شاخصهای بازار وضعیت و عملکرد آتی کل اقتصاد را نیز نشان میدهند. همچنین برای پیشبینی حرکات آتی قیمتها و تغییرات روند احتمالی، میتوان به تغییرات شاخص در سالهای پیش توجه کرد. در مطالعات مالی و اقتصادی نیز افراد برای اندازهگیری نرخهای بازده بازار و مقایسه بازار بورس با سایر بازارها به مطالعه رفتار شاخصها میپردازند.
افرادی که در بورس اوراق بهادار فعالیت میکنند معمولا از دو طریق بازده کسب میکنند.
۱) بازده ناشی از تغییرات قیمت سهام
این بازده، همان بازدهی است که از نوسان قیمت سهام بهدست میآید. این بازده تا زمانی که شما سهمی را دارید و اقدام به فروش آن نکردید، بهصورتِ سود یا زیان تحقق نیافته در پرتفوی شما نشان داده میشود. اما به محض فروش سهم، سود یا زیان شما تحقق پیدا میکند.
۲) بازده ناشی از سود نقدی دریافتی از شرکتها
شرکتها معمولا بعد از برگزاری مجمع عمومی عادی سالیانه، همه و یا قسمتی از سود خود را بین سهامداران تقسیم میکنند که به آن سود تقسیمی یا DPS گفته میشود. شرکتها در پی انتشار اخبار مربوط به توزیع سود نقدی، بانکهایی را معرفی میکنند تا سهامداران به بانک مشخص شده مراجعه کنند. افراد با در دستداشتن
جمعبندی
همانطور که گفتیم شاخص کل بورس نشاندهنده میانگین بازدهی سهام تمامی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار است. در رابطه با تنوعبخشی قبلا صحبت کردیم. این که فرد بتواند تمامی سهمهای موجود در بازار را داشته باشد و متناسب با شاخص کل بازده کسب کند، امری ناممکن است. ولی از طریق تنوعبخشی به سبد سهام و خرید سهام با ضریب بتا متفاوت میتوان پرتفویی مناسب تشکیل داد که علاوهبر داشتن سهمهای شاخصساز از رشد شرکتهای کوچک نیز جا نماند.
به نقل از سایت تالار بورس: (لینک مطلب)